می‌گم "دیگه نمی‌تونم" و دوباره می‌شینم سر کار. مغزم داد می‌زنه "دیگه نمی‌تونم" و یه خط دیگه می‌کشم. بدنم جیغ می‌کشه "دیگه نمی‌تونم" و یه لایه جدید می‌سازم. دیگه نمی‌تونم. دارم تموم می‌شم. هر ثانیه که می‌گذره با خودم در جنگم.