عکسهای دوستام رو نگاه میکنم که به خارج از کشور مهاجرت کردن. هم خوشحال میشم و هم غصهام میگیره، که حالا میتونن بیشتر جوری باشن که دلشون میخواد. میتونن بدون دغدغه لباسهایی رو بپوشن که دوست دارن. حالا بیشتر به خودشون شبیهن. حالا بیشتر خودشونن. همگی زیبان و وقتی جورین که دلشون میخواد و به خودشون نزدیکتره، زیباترینن. دوستداشتنیترین عکسهاشون رو ذخیره میکنم. و غصهام میگیره که چنین چیز سادهای رو، اینجا نمیتونستن داشته باشن. و خیلیهای دیگه هم نمیتونن. و خیلی چیزهای ساده دیگهای رو. چیزهای سختتر و بزرگتر بماند.