من هنوز مطمئن نیستم که واقعا «این‌جا»م. کی به من اجازه داد اینجا باشم؟ کی به من اجازه داد ارشد بخونم؟ کی به من اجازه داد کمیک بزنم؟ کی به من اجازه داد بین این آدم‌ها باشم؟ خیلی وقت‌ها فکر می‌کنم یه اشتباهی شده. الانه که پرده‌ها رو کنار بزنن و بگن نمایش تموم شد! ما می‌دونیم زیر ماسکت چیه! وقتشه برش داری. و بعد برش دارم و نشون بدم که چه چیزی زیر اون ماسکه. اگر هیچی زیرش نباشه کمتر اذیت می‌شم تا اینکه بفهمم به همون زشتی‌‌ای بودم که همیشه سعی کردم مخفیش کنم. و بعد هم دیگه اجازه نداشته باشم اینجا باشم. چرا باید داشته باشم؟ سعی می‌کنم بهش فکر نکنم. سعی می‌کنم به خودم بگم اگر اینجا هستم، حتما دلیلی داره. اگر تونستم اینجا باشم، حتما به اندازه کافی خوب بودم. پس اگر همه تلاشم رو بکنم انسان دیده بشم، اتفاقی نمیفته. اگر تلاش بکنم ناانسان رو نبینن، می‌تونم اینجا بمونم، می‌تونم بخشی از چیزی باشم. پس اگر ادامه بدم، اگر ادامه بدم، و ادامه بدم، بالاخره... . 

 

Solveig

Nobody

Omoide