توی فاصله ی نیمه شب تا سحر، وقتی همه جا توی آبی-سیاه شب غرق شده، پنجره ها رو باز می کردم و همراه باد خنکی که برگ ها رو به خشش می انداخت و دستش رو به صورتم می کشید، کتاب کورالاین از نیل گیمن رو خوندم. و بعد از این همه مدت دیدن انیمیشن اش، توی سن 20 سالگی فهمیدم چه چیزهایی پشت خودش پنهان کرده که دوست دارم درباره شون یه مقدار صحبت کنم.


